کد مطلب:313752 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

بود عباس نام آور نگهبان خیام من


منم ماه بنی هاشم كه عباس است نام من

بود ام البنین مام و، علی باب كرام من



من آن سرباز جانبازم كه از لطف خداوندی

لبالب از می حب حسینی گشته جام من



من آن مرد سلحشورم كه بهر كشتن دونان

بود شمشیر تیز شاه مردان در نیام من



من آن شیرم كه چون افتد به دامم دشمن قرآن

نباشد بهر او راهی كه بگریزد ز دام من



من آن میر علمدارم كه اندر عرصه ی هیجا

سر دونان، چو گویی، نرم گردد زیر گام من



بود این افتخارم بس، كه گوید خسرو خوبان

بود عباس نام آور نگهبان خیام من



غلام و جان نثار و چاكر و عبدم به دربارش

كه اندر رتبه شاهانند در عالم غلام من





[ صفحه 595]





ندادم تن به زیر بار ظلم و ذلت و خواری

كه بر ذرات عالم گشته واجب احترام من



نكردم بی وفایی با حسین، آن خسرو خوبان

به عالم گشت ثابت زین فداكاری مقام من



نخوردم آب و، دادم تشنه جان و، در درون آب

ز سوز تشنگی می سوخت بهر آب كام من



نگردد خوار و زار و زیر دست ظالمان هرگز

نماید پیروی كردار هر كس بر مرام من



رسان (ژولیده ی) محزون درود گرم و بی پایان

به نزد دوستان من پس از عرض سلام من